محمد جواد عزیز مامحمد جواد عزیز ما، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

فرزند صالح گلی است از گل های بهشت

تخت نی نی

چند روزه وارد هفته 28 شدم، چند روز پیش رفتم سونو و بعد چند وقت نی نی رو دیدم، البته من که چیزی سر درنمیاوردم اما دکتر گفت نی نی مون بزرگ شده، آقا شده، یک کیلو شده، سرشم چرخیده به پایین، قدشو یادم رفت بپرسم اما فک کنم باید سی و خورده ای باشه. دیروز رفتیم برای گل پسر تخت و قالیچه و لوستر و ساعت خریدیم، دستشون درد نکنه. تا چند روز دیگه تختو میارن و اتاق رسما میشه مال صاحب جدیدش. ایشالا تا قبل محرم میریم بقبه چیرا رم میخریم که محرم صفر کاری نداشته باشیم. خدا رو شکر حالم خوبه دیگه حالم مث چند ماه پیش نیس الحمدلله، نمیدونم مال دارومه یا تغییر ماه حالمو خوب کرده. خدا رو شکر، تقریبا 12 هفته دیگه مونده ان شا الله به ورود نی نی. بازم مثل همی...
15 مهر 1394

پایان شش ماهگی

خیلی حوصله پای لپ تاپ نشستن رو ندارم یعنی فک میکنم خوبم نباشه واسه همین کم سر میزنم اینجا خدا رو شکر همه چی خوبه امروز هفته 25 تموم میشه و من و گل پسر میریم تو 26 هفته، یعنی آغاز ماه هفتم. این هفته آزمایش قند دادم و شکر خدا آزمایشم خوب بود و مشکلی نداشت، الحمدلله خیالم از قند بارداری راحت شد، ان شا الله بقیه اشم به خوبی بگذره. وزنم زیاد شده، حسابی سنگین شدم و شکمم بزرگ شده، دیگه نمیتونم معمولی نماز بخونم و پشت میز وامیستم. وزنم باعث شده زانو درد بگیرم... البته تو حالت عادی درد نمیکنه وقتی مثلا رو زمین بخوام دولا شم و خمش کنم درد میگیرم. راستیییی یه سه هفته ایه تکونای نی نی رو قشنگ حس میکنم، هرچی میگذره تکوناش محکم تر و ب...
26 شهريور 1394

سونو آنومالی

پنجشنبه من و همسری رفتیم سونو آنومالی و آزمایش غربالگری. تو سونو نی نی رو دیدیم و دکتر گفت ایشون یه اقا پسر گل هستن. موقع رفتن ازماشین پیاده شدیم یه بخشی رو پیاده بریم یهووو من وسط خیابون حالم بد شد، قندم افتاد پاهام تولن نداشت اصلا، سریع نشستم یه آب نبات گذاشتم دهنم، همیری آبمیوه و شکلات خرید خوردم حالم یه کم بهتر شد اما خوب خوب نشدم. آخه صب زود پاشدم صبحانه ام هول هولی خوردم که زود برسیم مطب، اینم نتیجه اش. نازم زیاد شده!! والا! دیگه تا شب حالم روبراه نبود.  یه روز خوبم یه روز بی حالم. خدا کمک کنه این چند ماهم بخیر بگذره ان شا الله
18 مرداد 1394

پایان چهار ماهگی

به لطف خدا من و نی نی چهار ماهمون تموم شد و وارد ماه پنج شدیم. سرگرمی این روزام اینه که دستمو بذارم زیر دلم و منتظر باشم یه تکونای خفیفی رو حس کنم، یه چیزی مث نبض زدن، ولی هنوز خبری از لگد زدن نیست. یکشنبه رفتم دکتر و خانوم دکتر برام کلسیم و فرفولیک و پریناتال نوشت که روزی یکی بخورم. صدای قلب نی نی ام گوش داد، بار اولی بود که تو مطب صدای قلب نی نی رو با دستگاه میذاشت برام، حس جالبی بود. بهش گفتم تو سونوی ان تی ام نوشته جفتم پایینه، گفت میره بالا، فقط کارسنگین نکن، مسافرت و پیاده روی ام ممنوع. بعدم برا هفته دیگه ام سونوی آنومالی نوشت که ایشالا توش جنسیت نی نی مون هم مشخص میشه و میتونیم به فکر وسایلاش باشیم. ++این روزها نصیب ...
7 مرداد 1394

حال این روزام

وسطای ماه چهارم اما هنوز تهوع دارم. باید خوب خوب ناهار بخورم، یه ذره گوشت و مرغ غذام کم باشه تا شب داغووونم. میوه ام خیلی کم میتونم بخورم یه ذره بیشتر میخورم حالم به هم میخوره. دیروز یه گلابی خوردم تا شب 4 بار حالم به هم خورد، ناهارم نتونستم بخورم. هنوز که هنوزه ضعف دارم... بعضی وقتا از شدت ضعف گریه ام میگیره... هرچی ام مطخورم فایده نداره. ویارم ندارم حداقل چیزی که دلم میکشه بخورم. به هیچیییییی دلم نکشید، از هیچیییی ام بدم نیومد. نی نی ام لنگه ی خودمه اهل هوس موس نیس. فقط میگم خدا کنه تا اخر ماه چهار معدخ و تهوعم بهتر شه ولی ضعف فک کنم تا آخر باهامه... خیلی برام سخته چون اصلا آدم شکمو و خوش خوراک و هله ووله خوری نبودم گاهی اصلا...
26 تير 1394

ورود به سه ماهه دوم

سه ماهم تموم شد و چند روزه وارد ماه چهار شدم. از همون روز اول ماه چهار معده ام و تهوعم بهتر شد، اما کاملا خوب نشده هنوز. خدا رو شکر. یکشنبه رفتم سونوی ان تی و نی نی گولو رو دیدم، 13 هفته و 1 روزش بود، یه نی نی 6 و نیم سانتی.خییییلی کوچولو بود . واسه خودش خوابیده بود، اینقد آروم بود که خانوم دکتر گفت یه سرفه کن تکون بخوره  گفت احتمالااااا دختره ولی نه وسایل بخر نه اسم بذار!! بعدم گفت تاریخ زایمان طبیعی  12 دی هست ان شا الله. ولی خودم میدونم که پسره بعدشم که با جواب سونو رفتم آزمایشگاه، جواب آزمایششم شنبه آماده میشه. ان شا الله که همه چی خوب باشه. چند روزه حس میکنم عفونت ادراری گرفتم... امروز  صب رفتم آزمایش ...
10 تير 1394

تاریخچه بارداری

  -7 فروردین:اولین روز آخرین عادت ماهانه -27فروردین: زمان احتمالی لقاح: -11اردیبهشت: دیدن یک لک قهوه ای روز 33 دوره -15اردیبهشت: جواب مثبت آزمایش بارداری روز38 دوره :(20هزار تومان) -وزن در شروع بارداری 51 کیلو -26اردیبهشت: شروع ویار(تهوع و معده درد و بد مزگی دهن) -30اردیبهشت: ویزیت دکتر جامعي در درمانگاه فرهنگیان (16هزار تومان)/سرم خوراکی و داروها(22هزار تومان) -صبح 3خرداد: اولین سونوی قلب/تشکیل ساک و قلب جنین، نشنیدن صدای قلب در 6 هفته و6 روز براساس سونو و 8هفته و 1 روز براساس  عادت ماهانه (54هزار تومان) -عصر3خرداد: اولین ویزیت...
6 تير 1394

قلب نی نی

نی نی جون نیومده به ما استرس دادی هااا. به حساب تاریخ پری 8 هفته و 1 روز گذشته بود که رفتم سونو برای دیدن قلب. ساک و قلب نرمال بود اما دکتر ضربان رو نشنید! بعدم کفت سن جنین 6 هفته و 6 روزه. من گفتم دوره هام 33 روزه است و احتمالا لقاح دیر انجام شده. دکتر گفت اگه لکه بینی نداری یک یا حتی دو هفته دیگه ازمایش رو دوباره تکرار کن. بماند که عصرش رفتم دکتر و دکتر گفت برو سونوی اورژانسی الان قلب باید بزنه!!! اما من نرفتم و تصمیم گرفتم دو هفته صبر کنم. حالا خدا رو شکر امروز عصر رفتم سونو و قلب کوچولوی نی نی تاپ تاپ زد و ما رو از نگرانی در اورد. خدا رو شکر اکیدا توصیه میکنم زود نرید سونپ، مخصوصا استرسی ها و اونایی که تا به چیزی میشه 10 جا...
16 خرداد 1394

ویار...

هفته هفت که شروع شد حال منم خراب شد. قبلش همش ضعف و اینا داشتم و دائم میخوردم ولی ئارد هفت که شدم مدام حالت تهوع، هیچی تو معده ام بند نمیشد، دیگه دیدم دارم می میرم رفتم دکتر. برام قرص ضد تهوع نوشت و مولتی ویتامین و فولیک اسید. یه سرم خوراکی ام نوشت که بهش ویتامین ب 6 اضافه کنن، خلاصه رفتم زیر سرم تا یه کم حالم جا اومد. قرض ضد تهوعو گفت روزی دوبار بخور ولی تا مجبور نشم نمیخوام بخورم. ولی دو روزه معده درد امونمو بریده، اینقد تشنمه ولی آب نمیتونم بخورم، گرسنمه ولی از ترس معده درد کم غذا میخورم. گاهی جای اب یه کم شربت ابلیمویی چیزی میخورم اونم کم... معده ام که ناراحته دهنمم تلخ میشه. خلاصه اوضاعیه. یا معده یا ضعف یا حالت تهوع. ...
30 ارديبهشت 1394